تا حالا دقت کردید آدمایی که ادعاشون سقف آسمون رو پاره کرده معمولا توی انجام اون کار، مبتدی هستند و بر عکس کسایی که اون کار رو بلدند متواضعتر هستند.
مثلا اون کسانی که باعث شکست یک پروژه میشوند هیچوقت به خودشون خرده نمیگیرند و برعکس کسایی که اصلا تقصیرشون نبوده، مسئولیت رو گردن میگیرند.
به این پدیده، اثر دانینگ-کروگر (Dunning-Kruger) گفته میشه.
این اثر رو میشه به شکل نمودار زیر توصیف کرد.
در ابتدا که میخواهیم کاری رو یاد بگیریم تازه وارد هستیم و چیزی بلد نیستیم و ادعامون هم کمه.
کمی که کاری رو یاد میگیریم ادعامون تصاعدی میره بالا با اینکه هنوز چیزی رو یاد نگرفتیم.
که به اصطلاح کوه احمق یا Mount Stupid میرسیم.
اینجای کار بیشترین ادعا رو داریم و کمترین توانایی.
اکثر مردم به اینجا که میرسن فکر میکنند که همه چی رو بلدند و دیگه چیزی برای یادگیری وجود نداره و رها میکنند.
همش هم فکر میکنند که در اون کار خبره هستند.
مثلا من خیلی افراد رو میشناسم که انگلیسی بلد نیستند ولی فکر میکنند که خدای ادبیات انگلیس هستند و الآن میتونند شکسپیر باشند!
کمی که از کوه بگذریم به دره پرت میشیم.
جایی که با اینکه کمی بلدیم ولی افسردگی گرفتیم و فکر میکنیم که هیچی بلد نیستیم.
اگه کسی از قلهی پر شکوه حماقت عبور کنه، دره اونو از پا در میاره و اون شخص فکر میکنه که هیچوقت قرار نیست اون کار رو یاد بگیره.
در اینجا هم من خیلی از افراد رو میشناسم که با اینکه انگلیسیشون خیلی خوبه ولی اعتماد به نفس ندارند و خجالت میکشند توی جمع انگلیسی صحبت کنند.
همینطور کم کم اگه به یادگیری و تمرین ادامه بدیم، به جایی میرسیم که تقریبا توانایی و ادعامون با هم متناسب میشن و اونوقت که هم بلدیم و هم به جرات میتونیم بگیم که بلدیم.
امیدوارم که از این پست خوشتون اومده باشه و توی دام طبل تو خالی نیفتید.
اگه به دنبال این هستید که هر چیزی رو یاد بگیرید، تو این پست روش اینکه چطوری هر چیزی رو یاد بگیریم رو توضیح دادم.
یا اینکه میتونید چطوری هر کاری رو انجام بدیم؟ رو مطالعه کنید.
یه سری مطلب دیگه هم زیر این پست هستند که شاید خوشتون بیاد یا اینکه میتونید از صفحهی اصلی یا منوی بالا یا کنار سایت بقیهی مطالب من و دستهبندیهای مختلف رو ببینید.



1 دیدگاه