بهره‌وری

چطوری هر کاری رو انجام بدیم؟

خیلی وقتا می‌خوایم کاری رو انجام بدیم ولی وقت نداریم!

شاید وقت داشته باشیم ولی چون اون کار برامون توی اولویت نیست فکر می‌کنیم براش وقت نداریم.

چرا توی اولویت‌مون نیست؟

خیلی دلایل براش هست ولی من اینجا نمی‌خوام که اونو بررسی کنم.

اگه کاری در اولویت‌تون نیست، خب نیست! کاریش نمی‌شه کرد و اشکالی هم نداره ولی اگه واقعا دوست دارین که اون کار رو انجام بدین ولی فکر می‌کنین که وقت ندارین بدونین که در اولویت نیست و می‌تونین براش وقت جور کنین.

حالا می‌خوام بررسی کنم که چرا اهمال‌کاری می‌کنیم و می‌خوام پروسه‌ی انجام کار رو بشکافم تا بتونیم به سادگی هر کاری رو انجام بدیم.

ایده‌ی این کار رو من از Matt D’Avella گرفتم و با دانش قبلی خودم ترکیبش کردم و این پست رو دارم می‌نویسم، پس با من همراه باشین.

در ابتدا ممکنه که مشکل انجام یه کاری شروع اون کار باشه.

خیلیا میان قانون پومودورو رو پیشنهاد می‌دن به این صورت که 25 دقیقه روی کارتون تمرکز می‌کنین و 5 دقیقه استراحت می‌کنین و همین روند رو ادامه می‌دین و بعد از 4 تا پومودورو 20 دقیقه استراحت می‌کنین.

به شخصه زیاد طرفدار این قانون نیستم و در پست‌های آینده براتون توضیح می‌دم که چرا با این قانون مخالفم و به جاش چیکار می‌کنم.

اگه توی شروع مشکل دارین، می‌تونین از قانون 2 دقیقه استفاده کنید. این قانون بیان می‌کنه که اگه انجام کاری دو دقیقه یا کمتر طول می‌کشه همین الآن انجامش بدین و به زمان دیگه‌ای موکولش نکنین.

حالا ما می‌آیم و از این قانون سوءاستفاده می‌کنیم و به خودمون می‌گیم که می‌خوایم کار مورد نظرمون رو (حالا هر چی باشه و هر چقدر که می‌خواد طول بکشه) به مدت دو دقیقه انجام می‌دیم.

به احتمال زیاد بعد دو دقیقه هم ادامش بدین ولی اگه ادامه ندادین حداقل به مدت دو دقیقه روش کار کردین و از هیچ چی که بهتره!

حالا ما می‌خوایم کار رو (هر کاری) تحلیل کنیم و کاری کنیم که خیلی ساده بتونیم کارها رو انجام بدیم.

در اهمال‌کاری چیزی که هست اینه که به احتمال زیاد یا کار خیلی راحته یا خیلی سخت.

اگه کاری خیلی راحته

برای خودتون چالش درست کنین و اونو سخت‌تر کنین!

مثلا بگین که می‌خوام یه ساعته تموم شه.

بالاخره خودتون رو می‌شناسین و می‌دونین که چطوری چالشی کنین.

حواستون باشه که زیاد سخت نشه و از اون ور بوم نیفتین!

اگه کاری خیلی سخته

اونو به تیکه‌های کوچک‌تر و راحت‌تر بشکنین.

مثلا اگه می‌خواین کتابی رو بخونین به خودتون بگین که فقط یه فصل رو می‌خونم یا یه صفحه یا حتی یه پاراگراف.

در کل اینکه ما می‌خوایم که کار در دایره‌ی توانایی‌های ما قرار بگیره.

یه ضرب‌المثل هست که می‌گه “می‌دونین فیل رو چطوری می‌خورن؟ لقمه لقمه!”

سعی کنین که اگه دارین کار رو سخت می‌کنین زیاد سختش نکنین و اگر هم دارین آسونش می‌کنین زیاد آسون نشه.

خودم از این دو تا روش خیلی استفاده می‌کنم و خیلی ساده کارهام رو پیش می‌برم.

امیدوارم که از این پست خوشتون اومده باشه و اگه این روش به کارتون اومد برام توی کامنت‌ها بنویسین.

این پست رو هم از دست ندین که توش توضیح دادم که چطوری هر چیزی رو یاد بگیریم.

نوشته های مشابه

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا