
میدونم که خوندن اسمش سخته و منم تو خوندنش مشکل دارم
ولی Stoicism یا رواقیگری چیز قشنگیه و پیشنهاد میکنم این پست رو از دست ندین.
رواقیگری مکتبیه از روم باستان که بنیانگذار اون زنو رواقی بوده.
کلا هدف این مکتب افزایش رضایت از زندگیه.
یعنی چی؟
یعنی اینکه اگه از داشتههاتون راضی باشین، هر چیزی که بعد از اون به دست میآرید، پوئن مثبته.
همون طوری که مارک منسن میگه “اگه چیز منفی رو قبول کنی، خودش مثبته و اگه دنبال مثبت باشی خودش منفیه!”
یعنی اگه همهاش به دنبال چیز بیشتری باشی، بیشتر هم اذیت میشی.
ولی در کل توی این مکتب دو تا چیزه که خیلی اهمیت داره.
Memento Mori
یعنی “به یاد داشته باش که خواهی مرد”.
منظورش این نیست که قراره بمیری و برو افسرده باش!
منظور اینه که در هر کاری مرگ و فنا رو به یاد داشته باش.
این تفکر دو تا فایده داره.
یکی اینکه آدم الکی حرص اتفاقات بد رو نمیخوره.
و دیگه اینکه آدم میتونه بیشتر ریسک و خطر کنه.
چون وقتی که به این فکر کنیم که آخرش میمیریم، پس دیگه محافظکاری و ریسک نکردن فایدهای نداره.
سنکا یکی از رواقیون معروف میگه که آدم در ذهن و فکر خودش بیشتر از واقعیت رنج میبره.
ما در ذهنمون شرایطی رو میسازیم که احتمالا اصلا به واقعیت نپیوندن و خودمون رو اذیت میکنیم.
با خودمون فکر میکنیم که اگه به کراشمون پیشنهاد بدیم قراره چه اتفاق بدی بیفته یا اگه بخوام اون پروژه رو انجام بدم، چی میشه و هزارتا چیز دیگه که تو ذهن خودمون از کاه، کوه میسازیم و فرصتها رو غنیمت نمیشمریم و کاری انجام نمیدیم.
Amor Fati
یعنی “عاشق سرنوشت باش”
بازم منظور این جمله این نیست که برو افسرده شو.
منظورش اینه که حرص اتفاقی که تحت کنترل ما نیست رو نخوریم.
این مکتب حتی فراتر از این میره و میگه باید عاشق سرنوشت خودمون باشیم.
معتقده که سرنوشت ما به بهترین رقم میخوره.
همونطوری که نیچه میگه “که آن چیز که ضروری است را نباید قبول کرد بلکه میبایست عاشقش بود.”
در زندگی علت و معلول داریم.
میتونیم علت رو کنترل کنیم ولی معلول رو نه.
ما فقط روی اعمال خودمون کنترل داریم.
فقط میتونیم نحوهی بازی خودمون رو کنترل کنیم.
میتونیم درس میخونیم ولی نمیتونیم سوال رو تغییر بدیم.
فقط میتونیم نحوهی بازی خودمون رو کنترل کنیم.
میتونیم توی فوتبال تمرین کنیم ولی نمیتونیم بازی تیم مقابل رو تغییر بدیم.
فقط میتونیم نحوهی بازی خودمون رو کنترل کنیم.
میتونیم بلندترین ساختمون رو بسازیم ولی نمیتونیم نذاریم که بقیه ساختمون بلند نسازن.
فقط میتونیم نحوهی بازی خودمون رو کنترل کنیم.
میتونیم کاپشن بپوشیم ولی نمیتونیم هوا رو گرم کنیم.
فقط میتونیم نحوهی بازی خودمون رو کنترل کنیم.
من هر وقت که اتفاقی میافته و به خاطر چیزی که تحت کنترل من نیست ناراحت میشم، مثال کاپشن و هوای سرد رو توی ذهن خودم میآرم و با یه دونه Amor fati ازش عبور میکنم.
زندگی اینجوری خیلی آرومتر و بهتره.
در مورد چیزایی که تحت کنترل من هست هم یه قانون دارم و اونم اینه که تا زمانی که برای حل اون مشکل کاری نکردم، حق ندارم که حرص بخورم!
اینم خیلی جوابگو بوده.
اگه بخوام خلاصه بگم، رواقیگری میگه که حرص چیزایی که تحت کنترل ما نیست رو نخوریم و از فرصتها استفاده کنیم.
همونطوری که حضرت علی (ع) میگن “فرصتها مانند ابر در گذرن، آنها را غنیمت بدانید.”
میگن که مردم بیشتر به خاطر کارهایی که نکردن افسوس میخورن تا کارایی که کردن!
عمر کمه و وقت هم کم.
طمع نداشته باشین ولی دست رو دست هم نذارین.
امیدوارم که از این پست خوشتون اومده باشه و بتونین با آموزههای این مکتب زندگی آرومتر و راحتتری داشته باشین.




بقدری فوق العاده نوشتین که اشک ریختم
قلم تون بی نظیره.درپناه خدا موفق و سلامت و شاد باشین.
خیلی خوب استوئسیسم رو خلاصه و قابل فهم توصیف کردید ، کاش راجع به ابعاد دیگه ش مثل درونی کردن اهداف و ارزش ها ، روابط اجتماعی و… هم می نوشتید ،
ولی در کل خیلی خوب بود