داستانکتاب

پسر، موش کور، روباه، اسب

وقت برای اولین بار این کتاب رو دیدم، هیچ ایده‌ی خاصی در موردش نداشتم.

دروغ نگم یه کمی با خودم فکر کردم که بچه‌بازیه و بدون نگاه انداختن بهش از کنارش عبور کردم.

تا مدت‌ها اسمش رو می‌شنیدم و توی فضای مجازی تبلیغاتش رو می‌دیدم.

نظرم جلب شد ولی باز هم سراغش نرفتم.

تا اینکه یه روز بی‌کار نشسته بودم که دیدم توی طاقچه بی‌نهایت اونو رایگان گذاشته.

با خودم گفتم بذار حالا یه خورده‌ش رو بخونم ببینم چیه که تا آخرش خوندم.

خیلی منو یاد شازده کوچولو انداخت.

از همون کتاب‌هایی که فکر می‌کنی برای بچه‌ها نوشتن در حالیکه قشر هدفش بزرگ‌ترهاست.

کلیات کتاب در مورد دوست‌داشتن و مهر و محبته.

در مورد امید.

نگرش آدم رو نسبت به اتفاقات تغییر می‌ده.

در کل کتاب کوچیکی و خوندش وقت زیادی نمی‌بره.

خوندش رو به همه فارق از هر سلیقه‌ای پیشنهاد می‌کنم.

توی این دنیای شلوغ،‌ لحظه‌ای به آرامش بشینیم و کتاب بخونیم.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا